بامداد ماچیانی / یکی از نیکوترین ایام ماه رمضان،شب های قدر است.درهای آسمان گشاده میشود و قدسیان از عرش بر فرش می آیند و خوانِ رحمت میگسترانند و بر آن خوان از نعمت های آسمانی به مومنان هدیه میکنند.اعتبار قدر به مومنان است.آنچه این شب ها را متمایز از دیگر شب ها میکند،قصد مومنان بر یک خلوت جمع گونه است.آنکه انسان برای یاد خدا بر میخیزد اسبابی آماده میکند و در این شب تمام خود را در اختیار سویِ خدایی خویش قرار میدهد،قدرِ این شب است.
تفاسیر زیادی در باب ارزش شب قدر گفته اند اما در این مقاله تمرکز ما بر دو مفهوم نام آشنا اما با برداشتی جدید و نا آشنا خواهد بود.شب قدر در ذهن بسیاری به شب زاری و تضرع تعبیر شده است.بنده قائل بر آنم اگر رمضان ماه میهمانی خداست،شب قدر جایی است که خداوند بر سر سفره ظاهر میشود و بر جام یکایک مومنان از آن شراب طهورا نوش میکند.این شب مطلقا شب درخواست است.جایی است که انسان باید طلب کند.هم راه روشن است و هم دروازه های عالم بالا گشاده به سوی مومنان.آنچه قصد دارم بدان بپردازم،مفهوم دعا و توبه است.هر دو در خواستی معرفت جویانه و گشایش دهنده در بستر معرفت جویی است.سابق بر این در بخش نخست عرض کردم که ذهن فقیهان و فیلسوفان با ذهن طالبان قرب و عرصه ی بندگی متفاوت است.این که بخواهیم فلسفه ی دعا و توبه را باز کنیم یا که در آیات و روایات به ارزش دعا و توبه بپردازیم،ما را دچار سردرگمی میکند.همانطور که پیش از آن در طول سالیان سال دور دایره ای پیچیدیم و ره به حال مطلوب نبردیم.ببینید در قبال دین بیاییم حافظان مغز باشیم،نه محافظان پوسته.چون قسمت پیشین این مقاله از ذهن بندگی جهان را تفسیر میکنیم،پلی نیز به اسناد و آیات میزنیم تا که گره از انبان معرفت بازگشاییم.
حضرت مولانا میفرماید:"کف دریاست صورت های عالم/ز کف بگذر اگر اهل صفایی" ؛ در تفکر عاشقان حق تعالی توبه و دعا دو صرت متفاوت نسبت به سایر ایده ها و آرا دارد.بنده از دعا شروع میکنم.ببینید دعا به چه منظور انجام میپذیرد؟فلسفه ی دعا چیست؟آیا در اراده ی خداوند به وسیله ی دعا میتوان تغییری ایجاد کرد؟.این دست پرسش ها،پرسش های صحیحی است که بسیار متزلزل کننده نیز عمل میکند،اما دلیل این تزلزل عدم درک درست از مفهوم دعا است.دعا درخواست است.اما جنبه ی این در خواست تعلیمی است.انسان با بیان دعا به درک از موقعیت خویش نسبت به خویش میرسد.خداوند متعال که عالم بر تمام خفیات بشر است اما این بشر است که نمیداند چه جایگاهی دارد و باید به چه جایگاهی برسد؟دعا از این رو جنبه ی تعلیمی دارد و به بیان احوالات مخفیه ی بشر میپردازد.
کای کمینه بخششت ملک جهان
من چه گویم چون تو میدانی نهان
ای همیشه حاجت ما را پناه
بار دیگر ما غلط کردیم راه
لیک گفتی گرچه میدانم سرت
زود هم پیدا کنش بر ظاهرت
"مثنوی معنوی،دفتر اول،بخش سوم"
اما در فرا متن این سخن نیز یک سوی دیگر نهفته است.بشر با بیان آنچه میگوید به درک متعالی از فقر خویش به وجود خداوند میرسد.اصلا همین امر که بشر در برابر وجود عظیمی سر فرو میارد و از او طلب میکند یعنی مفهوم خلقت و اتصال خدا و انسان در دیالوگ کسب شناخت و معرفت.
مسئله ی دیگر این است که دعا را صرفا متعالی و آسمانی نبینیم.هر چند دعا صورتی دینی دارد اما دین گاه برای زندگیست و گاه مقارن زندگی.هر ساله هزاران نفر در مساجد دعا میکنند که خداوند تمام مریضان عالم را شفا دهد،آیا این امر ممکن است؟یقینا با نظم جهان در تضاد است.این همان جنبه ی تعلیمی است.تعلیم مهرورزی.یک بخش عظیم تعلیم،مرور است.اینکه ما بعنوان مثال در شب های قدر از خئاوند منزلی بخواهیم یا که همسر خوبی بخواهیم هیچ ایرادی ندارد.بلکه بسیار پسندیده است و این شب ها برای همین منظور است،اینکه انسان بیاید و طلب کند.
مقوله ی دوم توبه است.توبه تحول نیست.برگشت از تاریکی به سوی نور است.کاملا تادیبی است.توبه،تلنگر است.در مسیر بندگی هر گاه انسان از چیزی خداحافظی نمود به چیز دیگری سلام کرد.بدون اغراق عرض میکنم،توبه تلنگر خداست بر بنده اش.بقول حضرت مولانا: "آن کشنده میکشد،من چون کنم؟".این ها همه کشش خداوند است در مسیر بندگی.حافظ میفرماید:"پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/آفرین بر نظر پاک و خطا پوشش باد.".در واقع این نفس پاک انسان میل به زدودن غبار دارد.یکی از دیگر مسائلی که در بندگی بسیار مهم است.ضمیر پاک است.همانطور که عرض کردم من باب قرب در مقاله ی نخست،باید عرض کنم محل دریافت الهامات الهی روح است.این روح آینه ی حقیقت میشود.اما اگربر این روح غبار بنشیند دیگر نه میشنود و نه آواز در میدهد."دانی چرا آینه ات غماز نیست؟/چون که زنگار از رخش ممتاز نیست".این حقایق تفصیل بسیار دارد که امیدوارم این نیمه کاره سخن روزی به پایان رسد.
کاشکی هستی زبانی داشتی
تا ز هستان پردهها برداشتی
هر چه گویی ای دم هستی از آن
پردهٔ دیگر برو بستی بدان
آفت ادراک آن قالست و حال
خون بخون شستن محالست و محال
"مثنوی معنوی،دفتر سوم"
امید است در این شبهای عزیز،فرصت توبه و درخواست بیش از پیش فراهم شود و بتوانیم بهره ها ببریم