پایگاه خبری پیک سیلک: بامداد ماچیانی/ کنون که یک دهه از ماه مبارک و پر برکت رمضان گذشته است،قصد آن کردیم که در سلسله مطالبی در سه قسمت و هر قسمت در یک دهه از این ماه مبارک به سه برکتِ ربانی این ماه عزیز که ما را بر آن خوانِ آسمانی مینشاند،بپردازیم.در ویژگی های ماه مبارک رمضان بسیار نعمات و برکات گفته اند.عده ای که ذهن فقهی داشته اند،با تکیه بر آیات و روایات به تفصیل به حسنات این ماه پرداخته اند.از سوی دیگر آنان که ذهن فلسفی داشته اند دلایل و علل این برتری را برای خلق برشمرده اند.اما از این میان آنان که ذهن بندگی داشته اند مدام در طلب بوده اند و کمتر نیز مورد توجه واقع شده اند.آنچه شاید بسیار راهگشا باشد در درکِ فضائل ماه رمضان تلفیق و ترکیب این سه ذهن و تمرکز بر نقطه ی تلاقی این سه باور میباشد.
انسان در مقام بندگی،طالب قرب است.در راه رسیدن به این مطلوب حکم مسافری جامانده در کویری بی آب و علف را دارد که علی رغم آشنایی به تمامی نشانه ها باز نمیتواند راه خود را بیابد.در واقع نشانه ها را از بر بودن کفایت نمیکند،بلکه نشانه شناسی هادی مسیر است.رمضان فرصت نشانه شناسی است اما به همان میزان که فرصت است،تهدید است برای نشانه سوزی و انحراف از مسیر.گمان آنکه چون ماه،ماه خداست،پس همه ی مسیرها ما را به آن سمت رهنمون میسازد،گمان خطرناک و اشتباهی است.حدیث رمضان حدیث نار و نور است.نارِ لا نور در عالم یافت نمیشود.به هوای نور برویم و بسوزیم چه فایده دارد.بنده قائل بر آنم که اگر چه خداوند نورِ آسمان ها و زمین است،اما درک ما ز نور هادی خداوند و نور عظیم گمراهی شیطان هم شرط راه است.در طول تاریخ بسیار داشته ایم که در مسیر نیکی ها تمیزی بر نشانه ها قائل نشدند ونشانه زدگی آنان را گمراه کرد.پس رمضان فرصتی است در جهت نشانه شناسی نشانه ها یا همان معرفت.رمضان فرصتی است برای رفع حجاب با این زمینه که اسباب طی طریق بسی سهل الوصول تر در دسترس است.معرفت تمیز میان نار و نور است.خودِ معرفت نیز در گرو مدارا با نفس است.
ببینید هنگامی که از معرفت سخن میگوییم.صحبت از یک شناخت است و لازمه ی شناخت برقراری یک ارتباط است،آن هم نه ارتباطی که بنایش مونولوگ باشد.ارتباط در گرو یک دیالوگ پدید میآید.از این روست که میگوییم رمضان چه در اسباب و چه در مقمات فرصت ساز است.رمضان فرصتی برای برقراری این دیالوگ میان شخص و شخص و در گامی فراتر میان شخص و خدای خود است.پل برقراری این رابطه نیز از خود نفس میگذرد.در واقع انسان از گذر معرفت نفس به معرفت حق تعالی میرسد.حدیثی قدسی در این باب هست که میفرماید:"من عرف نفسه...-هر کس خود را شناخت،خدای خود را نیز میشناسد.این معرفت نفس خود به توضیح نیاز دارد.اینکه خود را بشناسیم صرفا یک گزاره به نظر بدیهی و صحیح می آید اما اینکه چه پروسه ای برای خود شناسی طی میکنیم خود بحث مفصل تری است.در آرا بزرگان که نظرمیکنیم عموما اصل خود شناسی را بر سه منظر قرار میدهند و آن پاسخ به سه پرسش است که از کجا آمده ایم و آمدنمتن بهر چه بوده است ئ به کجا میرویم.در جنبه ی متن سه سوال عمیق است اما در جنبه ی فرامتن بابد نظر به این قضیه کرد که این سه پرسش یک پرسشگر نیاز دارد و یک پاسخگو.پس میشود همان دیالوگی که خدمتتان عرض کردم.حاصل دیالوگنفس عصیان گر با نفس پرسش گر منتهی به خود شناسی متعالی میشود.اینکه انسان نفس سرکش و عصیان گر خود را به سخن وا دارد و در پس هر پرسش جوابی بیابد خود پیش نیازی میطلبد.نفس سرکش آدمی مجال گفتگو را به انسان نمیدهد و اینجاست که جانب مدارا در معرفت را میگشاید.انسان خاکی در جنگ با نفس غالبا مغلوب است.انسان در کشاکش این نبرد زمانی فتاح میشود که جانب مدارا در پیش گیرد.تمامی امیال انسانی که موجب انحراف انسان از مسیر کرامت جویی بشود دشمن انسان است و در مقابل سبب خیر،به سمت سرکوب نمیتوان رفت و باید با آن به حد وسع مدارا کرد.انسان باید روزن های نفوذ این امیال را بجوید و آن ها را مهار کند.شهوت و شکم و قدرت طلبی به ذات خصایص بدی نیستند اما اگر از حد بگذرند و ما را اسیر کنند،احئالات آدمی به رسوایی کشیده میشود.از طرفی حقیقت این است که این روح بلند در جسمی خاکی و با بنیانی نفسانی_ روحانی میزید.این که ما بیاییم و منکر همه اینها بشویم امری ناپسنداست که اگر خیر بر آن بود،شروری نیز بر آن این دنیا حاکم نمیشد.این تفکر که جان همه الهی شود بسیار خطرناک است.انسان باید سوی الهی پیدا کند نه آنکه خدایی کند.همین تفکر است که موجب افراط میشود و دامن گیر اکثر باورهای تندرئیانه ی مومنین است.
بهر طریق فرصت معرفت اندوزی و تمرین مدارا با نفس در ماه رمضان بسیار است.مسیری که این ماه میگشاید چه بسا یک شبه ره صد ساله بر یک انسان بپیماید.آنچه مهم است در مسیر بودن است.مقصد که یکیست و آن خداست.
ادامه دارد...
رسانه های اجتماعی
به اشتراک گذاری مقاله
توسط: مدیرسایت
1396/03/16