به گزارش پایگاه خبری پیک سیلک: حوریه شیواپور / پیروزی دکتر حسن روحانی، بعد از هیاهوهای انتخاباتی، کام طرفدارانش را شیرین کرد.
یک/
شنبه شب، پس از اعلام رسمی این خبر، مردم کاشان، ابراز خوشحالی و شادی خود را از این پیروزی، با حضور پرشور در ستاد مرکزی دکتر روحانی، واقع در چهارراه شاهد، نشان دادند. به طوری که مسئولین ستاد، از این حضور خودجوش و بدون اعلام رسمی، شگفت زده شدند و برای مدیریت فضا، تلاش بسیاری کردند.
اکثریت جمعیت را جوانانی ناهمگن تشکیل می دادند، اعم از تحصیلکردگان روشنفکر و جوانان عادی، با پوشش هایی که قشر اجتماعی آنها را مشخص می کرد، عده ای با شعارهای مشخص سیاسی که تا چندی قبل گفتنش ممنوع بود، با هدفی مشخص آمده بودند و عده ای دیگر، با طبل و بوق ورزشگاهی برای تخلیه هیجان، بدون شعار سیاسی، با تشویق هایی ورزشگاهی و حول محور «ایران» و «ایران دوستی». کار به آنجا رسید که در پایان از خواندن شعر: امشب شب عروسیه و کل کشیدن هم دریغ نکردند! ترقه زدن، آبشاری، نورافشانی، دودافشانی رنگی (بنفش و سبز)، هم از طرف مردم، دیده می شد. جوان ها با شور وصف ناشدنی، دست میزدند و پای می کوبیدند.
دو/
یکشنبه شب، مردم تجمع دوم را، در ستاد جوانان، واقع در خیابان شهید رجایی، برگزار کردند. این بار هم خودجوش و بدون اعلام رسمی. با جمعیتی کمتراز شب قبل، شعار، کمی آتش بازی، و هیاهو و شور زیاد.
سه/
سومین حضور، سه شنبه شب مصادف با دوم خرداد، سالگرد پیروزی رهبر اصلاحات در انتخابات 1376، با اعلام رسمی در سالن ورزشی رضوی برگزار شد. فضایی دورتر از مرکز شهر، باعث شده بود این بار «هر کسی» نتواند بیاید. این بار نظم قابل محسوسی بر فضا حاکم بود. فضا برای هر دو طیف مطلوب بود؛ هم آنها که دنبال شادی معقول و آگاهانه بودند و هم کسانی که به دنبال تخلیه هیجان و همنوا شدن با موسیقی های وطنی بودند و ظرفیت گوش دادن به سخنرانی نداشتند و بعضا هوو می کشیدند!
* * *
این سه برش از جشن های مردمی، یادآور نظریه انبوه خلق گوستولوبون است، جمع شدن عده ای افراد، که برای عمل مشخصی گرد هم می آیند، با ویژگی هایی چون وجود احساسات و هیجانات آنی، نداشتن تشکل و انسجام، وجود ارتباط موقت و ناپایدار میان افراد، از دست دادن حس تشیخص و پیوستن به گروه و در نهایت عدم وجود هدف قبلی. توده هایی ناهمگن که یکی از علتهای وجودی شان، تقلید و تلقین است، با تفکر منطقی کم، هیجان و احساساتی بالا و عدم تجانس سنی، جنسی و شغلی.
مردم به شادی جمعی و ملی نیاز دارند، نیاز به یک ابراز احساس مشترک و جمعی، خواه بهانه اش پیروزی حسن روحانی باشد خواه برنده شدن تیم ملی.
این دست شادی ها در تولید انرژی اجتماعی و به تبع سرمایه اجتماعی تاثیر زیادی دارد و جامعه قطعاً به یک روح جمعی شاد، که رنگی از فردگرایی در آن نیست و احساس تعلق به یک جمع با هدفی مشترک را تقویت می کند، نیاز دارد.
در سالهای اخیر، در کنار کم توجهی مردم به برخی از مناسبت های شادی آفرین رسمی که از طرف دولت ترتیب داده می شود رغبت مردم به مراسم اجتماعی خودجوش و غیررسمی، چه در غم و چه شادی، افزایش یافته است. حادثه ای مثل پلاسکو و همدردی با آتش نشانان یا شادی مردم پس از توافق هسته ای نمونه هایی از این دست هستند که البته، نقش فضای مجازی و شبکه های پیام رسان اجتماعی را در این زمینه نمی توان نادیده گرفت.
کاشان شهری است با بافتی سنتی و مذهبی که اجرای آیین های دینی در طول سال و به خصوص ماه محرم و صفر، به شکل مطلوب و خوبی برگزار می کنند اما علیرغم این موضوع, کاشانی ها شادی و برگزاری مراسم شادی را به خوبی مراسم مذهبی بلد نیستندو اینگونه می شود که وسط شادی سیاسی، طبل ورزشگاهی بیاورند و امشب شب عروسیه بخوانند!
شادی های جمعی، یکی از زیباترین جلوه های زندگی بشر است. با نگاهی به شادی های خیابانی اخیر و نوع ابراز احساسات جوان ها، بیش از هر زمان دیگر، خلاء برنامه هایی برای ایجاد نشاط و شادی، در بستری مناسب احساس می شود. هیجان ها و احساساتی که اگر در مسیر صحیح هدایت شوند، باعث کاهش جرایم اجتماعی شده، تجدید و بازتولید انرژی اجتماعی را سبب می شوند و سرمایه اجتماعی حاصل از آن، به رشد و پیشرفت شهر نیز کمک می کند.
امید است که اعضای محترم شورای شهر کاشان، با آغاز به فعالیت، این امر مهم را در نظر داشته و برنامه ریزی جامعی برای آن داشته باشند