آیا برای خلق ایده ام شغل فعلی خود را رها کنم ؟

شاید شما هم مانند بسیاری از افراد حاضر در جامعه و محیط کارتان از شغل فعلی خود راضی نیستید و می خواهید محیط کاریتان را ترک کنید و مسیری را برای ایجاد کسب و کار خودتان ایجاد کنید. پیشنهاد می کنم قدری تامل کنید و قبل از انجام این کار این مقاله را تا انتها مطالعه کنید. 

دوستان عزیز پیش از ترک شغل فعلی باید کاری که در ذهن دارید و قرار است اجرا کنید را محک بزنید و یا به عبارتی ساده تر مورد ارزیابی قرار دهید ، می پرسید چگونه ؟ 

ما  در این مطلب چهار گام را برای شما ترسیم و توضیح داده، تا بتوانید با توجه به این نکات عملی بودن یا نبودن ایده ای که در ذهن دارید را بسنجید ؛ گام نخست : 

• آیا واقعا این کسب و کار را می خواهید ؟

قبل از توضیح جمله بالا این دو نکته را باید بدانیم که :

کارآفرینی با دیگر مشاغل تفاوتی عمده دارد و آن اینکه کارآفرینی یک مسیر شغلی مورد انتخاب افراد است و نظری تحمیلی برای افراد نیست و نخواهد بود، یعنی کارافرینان بزرگ کسانی هستند که خود قدم در این گام با توجه به علایق خود برداشته اندو برای این انتخاب دلایل عاقلانه و درستی دارند .

نکته دیگر قابل ذکر این است که شروع یک فعالیت با دیدگاه کارآفرینانه جهت ایجادکسب ثروت و قدرت، احتمال موفقیت پایینی دارد.

•حال به سوال برگردیم : آیا واقعا این کسب و کار را می خواهید ؟

  برای درک بیشتر و یافتن اینکه آیا شما واقعا این کسب و کار را می خواهید ، ابتدا باید به تمام سوالات زیر پاسخ صحیح مد نظر ما را در ذهن داشته باشید:  

1-چرا می خواهید کارآفرین شوید ؟

اگر این دلایل را در ذهن داشتید شما می توانید یک کارآفرین محسوب شوید :

•چون مشتاق حل مسئله ای که مشکلی در زندگی مردم ایجاد کرده ، هستم.

•چون دانش و تخصص منحصر بفردی از بازار  مورد نظر و ایده ی خود دارم .

•چون مصمم هستم تغییری در دنیای اطرافم ایجاد کنم

2-تعریف موفقیت در ذهنتان چیست ؟

اگر تعریف درستی از آن در ذهن داشته باشید گام نخست برای دستیابی به موفقیت را برداشته اید. شاید بهترین تعریف این باشد؛ موفقیت به پایان رساندن هر آن چیزی است که قصد آن را کرده ایم. به عبارت دیگر موفقیت یعنی تمام کردن کاری که برای آن برنامه ریزی کرده ایم. اگر چه تعریف موفقیت مفهومی درون‌ذهنی است، اما به نظر می‌رسد در بین کارآفرینان برجسته‌ی دنیا قالب مشترکی از معنای واقعی موفقیت وجود دارد. برای کارآفرینان صاحب‌نام دنیا، این تعریف به ندرت به پول و ثروت محدود می‌شود. هیچ کدام از کارآفرینان خوش‌نام دنیا در تعریف موفقیت، اشاره‌ای به پول نکرده اند. موفقیت مفهومی بسیار شخصی‌تر و البته جهانی‌تر از پول دارد؛ 

خلاصه ی داستان این پاسخ این است اگر برای این تعریف پاسخی دارید که در دل آن تعریف، موفقیت همراه با عناصری چون تلاش پشتکار و برنامه ریزی نهفته است درست حدث زده اید. 

پ ن : البته شاید در نوشته های آینده به تفصیل در مورد این مهم به بحث بپردازیم

3-آیا می توانم با شکست کنار بیایم؟

بهترین معلم کارآفرینی من همیشه به این نکته تاکید دارند ، کاری را شروع کن که اگر با شکست مواجه شدی ، آن شکست موجبات نابودی زندگی تو را فراهم نکند، ساده تر بگویم مسیر کارآفرینی را دنبال کنید که اگر این شغل به هر دلیلی به بن بست رسید زندگی شما را به دره نابودی نکشاند ، پس برای   پاسخ به این سوال باید این نکات را در ذهن داشته باشیم:

نکته اول : ریسک پذیری این کار تا چه حد بالاست و آیا ریسک کردن برای این داستان چه میزان به زندگی من در صورت شکست آسیب خواهد رساند. 

نکته دوم : کنار آمدن با این مشکل است ، یعنی آیا شما در صورت شکست این ظرفیت را در خود می بینید که دوباره بلند شده و از نو شروع کنید یا خیر؟ خوب مسلما پاسخ به این سوالات مسیر را برای انتخاب شما هموار تر خواهد کرد.

4-آیا می توانم تمام وقت در خدمت ایده ام باشم ؟

ابتدای شروع یک فعالیت شاید نیاز به حضور و انرژی 100 درصد شما نباشد اما در مراحل بعد چرا !

بیایید نگاهی به جدول ماتریس مشاوره ای بوستون BCG بیاندازیم :

نگاهی به این نمودار بیاندازید منطقه اول علامت سوال است چون هم سهم بازار و هم رشد بازار کم است ، در مرحله بعد سهم بازار و رشد زیاد و وارد مرحله ستاره می شویم ، بعد ازآن بازار با رشد کم اما با سهم بالایی مواجه است ، در این زمان مرحله گاو شیرده است و سازمان دارای سود دهی خوبی است ، و در آخر نه سهمی از بازار برای ایده باقی مانده و نه رشدی می کنیم که به آن منطقه سگها می گویند ، با توجه به این توضیح مختصر مرحله ی اولی که در شروع ایده با آن روبرو هستیم منطقه ی علامت سوال است،شاید در این زمان نیازی به گذاشتن شبانه روزی وقت نباشد و شما باید برای سنجش بازار و موقعیت نسبی خود بازار را محک بزنید، اما در نقطه ی بلوغ یک ایده و یا انتقال ایده ی شما از منطقه ی علامت سوال به ستاره ها اینجاست که باید شبانه روز و حتی در هنگام خواب نیز در خدمت ایده تان باشید . شاید این سوال در ذهنتان مطرح می شود که بسیاری از مدیران کارآفرین موفق اینگونه نیستند پس چطور باید تمام وقت در خدمت ایده ام باشم ؟

جواب بسیار ساده است : آنها الان در منطقه گاو شیرده هستند و سازمان و ایده شان ، بصورت اتوماتیک پولسازی می کند و ایجاد ثروت ، البته اگر آنها بدنبال ایده شان و در خدمتش نباشند مطمئن باشید که سریعا خلاقیتشان به منطقه ی سگ ها خواهد رسید و سازمانشان نابود خواهدشد .

مهمتر اینکه هیچگاه نباید به پوسته ی آسوده ی زندگی یک کارآفرین موفق نگریست شاید باطن آن کار و تلاش و ارتباط دائمی با ایده اش باشد .

اگر توانستید به تمام این سوالات پاسخ رضایت بخش مد نظر ما را بدهید برای گام دوم آماده شوید ، برای گام دوم به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت:

 گام دوم :

•استعدادتان را با دقت و وسواس زیاد بررسی و لیست کنید.