زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا
محرم فرا رسید و دل های عاشقان ،خونین ز غم آن یار مظلومان در عزا و ماتم است.آن کس که عالم امروز، به نامش در حیرت است و به یادش در همت.اول قدم خداوند را شاکریم تا دگربار مجالی عطا نمود این خستگان کوی حسین(ع) را که سر نیاز بر در ارباب معرفت بگذارند و بر این آستان ارادت عرض ادب و احترام کنند.سخن در باب حسین(ع) و قیام وی،صحبتی است به در ازای تاریخ و قلم را آن اهتمام نیست که شرح دهد آنچه بر وی گذشته است و آنچه از او و یارانش بر این گنبد دوار بر جای مانده است.اما فی الجمله در این مقال،گریزی خواهیم زد بر شخصیت امام و پیشوای مظلومان عالم و چند وجهه از وجنات احسن و افضل وی را از نگاه پر گناهمان خواهیم گذراند.
حسین(ع) شخصیتی ست چندوجهی،وی را نمی توان در واقعه ی عاشورا محصور کرد،چرا که این حصار، دست انسان را از دسترسی به سرچشمه ی معرفت کوتاه خواهد کرد.همانطور که در عنوان این یادداشت عرض کردم،شخصیت حسین را باید در قالب یک اسوه و یک الگو بررسی کرد و دست از اسطوره پردازی کشید.چرا که اسطوره ها،مدح بی پشتوانه در پی دارند و اسوه ها چراغ راه می فروزند.
آنچه که امروز محرم را جلوه ای دیگر بخشیده است برکات و رحماتی ست، که در ما هو فی العاشورا رویداده است.امروز محرم تنها یک گردهمایی برای سوگواری سید و سالار شهیدان نیست،بلکه به مثابه مزرعه ای ست پر ز خوشه های رنگین و عطر آگین برای مشتاقان آن حضرت که هر کس به قدر وسع خوشه چینی کند و انبان خویش پر ز نعمات آن بزرگوار کند. اگر تمام مراجع و منابع اسلامی را از بعد واقعه ی عاشورا تا به امروز تورق کنیم،آنچه در نخستین سر فصل زندگانی حسین میبنیم،آزادی و آزادگی ست.حسین (ع) ابتدا بند ز پای خویش باز کرد و آنگه جان نثار حضرت باری تعالی کرد.معدودند کسانی که در تمامی ارکان زندگی خویش،اسوه ای باشند برای تمامی بشریت.هنگامی که زندگی اجتماعی حسین (ع) را زیر ذره بین می گذاریم،نمونه های بارز و روشن از مردم داری اسلامی و شیوه های صحیح حکومت اسلامی حتی در عصر خفقان را شاهد خواهیم بود.
در ابواب عبادت و عشق بازی با ذات حق تعالی این حسین است که گویی روح خدا در او جاری ست.شاهد این مدعی،دعای عرفه ی این بزرگوار می باشد،آنگاه که زبان بر حمد و ثنای خداوند می گشاید و آنچنان مناجات عاشقانه ای میکند که سنگ بر این فراق خون گریه می کند.اما بعد آنگاه که در وفای عهد،آزادی و آزادگی،ایثار و جانبازی سخن به میان می آید،ندای یا حسین است که افلاک را به لرزه می اندازد.مدح حسین چون نقشی ست که بر صفحه ی دل نگارگری میکنند،اما آنچه به این نقش عظمت میبخشد تفکر است و تدبر در باب این حرکت ضدظلم و اولین حق طلبی تاریخ در عین تنهایی و مظلومیت.
تدبر در باب حسین،ورای واقعه ی عاشوراست.عاشورا غایت عاشقان است اما حسین و راه وی از ابتدای زندگی تا لحظه ی شهادت،چکیده ای است از یک زندگی متعالی در جامعه ی مسلمین.آنکس که هوس قرب _حق تعالی_ دارد،لاجرم مصباح هدایتش حسین است و کشتی نجاتش حسین.
حسین (ع)،امروزه و در عصر آگاهی باید در قالب یک تئوری دینی عرضه شود،دیگر مجال داستان پردازی در باب واقعه ی کربلا نیست،بلکه امروز جوانان ما و متفکرین ما از تدبر به تقرب دست پیدا میکنند و مدح بی تفکر آن ها را به مسخ رویاگونه ای می کشد که حاصلی جز دور باطل زدن در خیال و وهم نخواهد داشت.
در آخر،امیدوارم در کنار مجالس پر شور عزاداری که خود دریچه ای ست عظیم در شناخت این بزرگمرد تاریخ،در ایام محرم در باب شخصیت حسین(ع) مطالعه ای داشته باشیم و گره از عقاید کورکورانه برداشته و طالب حقیقت باشیم،انشالله که به مدد انفاس قدسی و گوشه چشمی سید و سالار شهیدان،مورد رحمت و آمرزش خداوند قرار بگیریم.