علی جاویدپناه/ آقای شهاب تشکری آرانی متولد اول اردیبهشت 1322، در سال 1340 دیپلم دانشسرای مقدماتی را گرفت و در 1349 به اخذ لیسانس حقوق مبادرت نمود. بخاطر علاقه اش به شغل معلمی در سنوات بعدی به تدریس ریاضیات در شهرهای کاشان، آران و بیدگل و تهران پرداخت. اولین اثر وی «نمک کویر» است که حاوی غزلیاتی با مضمون عاشقانه و اجتماعی می باشد که در سال 1358 چاپ گردید. آخرین اثری هم که از وی منتشر شده، جلد اول دیوان اشعار اوست. از دیگر آثار ایشان می توان به «نسیم عاطفه»، «صد بوستان شقایق»، «ترجمه منظوم کلام اله مجید»، «ترجمه منظوم نهج البلاغه»، «ترجمه منظوم صحیفه سجادیه»، «همسفر آفتاب (داستان منظوم کربلا)» و چند مقاله دیگر اشاره کرد که مقاله «مروری نو بر استنتاج در منطق» نمونه ای از آن است. شرح بیشتر و ادامه گفتگو را در زیر می خوانید...
- گفته شده شما اولین کسی هستید که ترجمه قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را به نظم درآورده است؟ در مورد هر کدام توضیح بفرمایید.
اولین نیستم. دیگران هم این کار را انجام داده اند. حالا اینکه تا چه اندازه موفق شده باشم باید اهل فن اظهار نظر کنند. در هر سه مورد، قبل از من هم کسانی ترجمۀ منظوم داشته اند. البته همه را با هم یک نفر انجام نداده است. در ترجمه کلام اله مجید سعی کردم که تخیلات شاعرانه در کار دخالتی نداشته باشد و حتی محدودیت وزن و قافیه، مشکلی برای معنی به وجود نیاورد و برای آن وزن «بحر خفیف» را انتخاب کردم. مثلا سوره حمد اینگونه شروع می شود:
ابتدای سخن به نام خدا
مهر آیین مرحمت افزا
جملۀ حمد هست از یزدان
کاوست پروردگار عالمیان
مهر آیین مرحمت افزا
آن خداوندگار روز جزا
می پرستیم ما تو را تنها
وز تو جوئیم یاری و یارا
در ره راست شو به ما هادی
راه قومی که نعمتش دادی
نه کسانی که خشم گیری شان
هم نه قومی که گمرهند ایشان
تا آخر قرآن بر همین وزن است و اگر گاهی نیاز بوده که برای رعایت وزن مصرعی اضافه شود داخل گیومه گذاشته ام. در مورد نهج البلاغه نیز باید بگویم که با روش دیگری به نظم درآمده که اکثرا به صورت قصیده و بعضا به صورت قطعه یا دوبیتی است که در وزن های مختلفی انتخاب شده است. برای نمونه، خطبه اول نهج البلاغه چنین شروع می شود:
حق راست حمد و مدح او، هرگز نگنجد در بیان
احصای نعمت های او، ز اندازه بیرون وز توان
کوشندگان حق خدا، هرگز نمی سازند ادا
هم بُعد همت های ما، قاصر شود از فهم آن
غواص دریای خِرد، بر عمق ذاتش کی رسد
اوصاف او را نیست حد، وصفش نگنجد در زمان
با قدرت آرد خلق را، لطفش وزاند بادها
از میخ کوه و صخره ها، شد خاک آرام از تکان
آغاز دین عرفان او، تصدیق اوج معرفت
کامل کند تصدیق را، ایمان به توحیدش ز جان
در «ترجمه منظوم نهج البلاغه» تنوع وزنی و نوع شعر زیادتر است، چون شامل خطبه ها، کلمات قصار و.. می شود. بعنوان مثال، حکمت 431 بیان می دارد: « الرِّزقُ رِزقانِ، طَالِبٌ وَ مَطلُوبٌ...»؛ روزی دنیا بر دو نوع است. رزق مطلوب و روزیِ خواهان...
رزق دنیا گرت بُوَد مطلوب
در جهان مرگ گیردت ز میان
آخرت گر تو را بُوَد محبوب
طالب توست خوانِ رزق جهان
پس بمانی به عمر و بَهر سفر
تا دم مرگ بهره گیری از آن
صحیفه سجادیه هم در همان وزن «ترجمه منظوم کلام اله مجید» یعنی «بحر خفیف» (فاعِلاتُن مَفاعِلُن فَعَلُن) انتخاب شده و تا آخر دعاها همین وزن رعایت شده است. نخستین دعای صحیفه سجادیه، «الحَمدُ لِلَّهِ الأوّلِ بِلَا أَوّلٍ کانَ قَبلَهُ...» است که چند بیت از آن را می خوانم:
جملۀ حمد هست از یزدان
اوست اول، همان بُوَد پایان
پیش از او اولی به دهر نبود
پس از او هم نه آخری بوجود
آنکه چشمان ناظران به نگاه
هست در کار دیدنش کوتاه
وانکه در جمع واصفان پندار
عاجز آید ز وصف او در کار
خلق ابداع شد به قدرت او
نو پدید آمد از مشیّت او
- انگیزه سرودن و خلق چنین اشعاری چه بود؟
صحیفه سجادیه و نهج البلاغه، کتب ارزشمندی هستند که بعد از قرآن از کتب معتبر مذهبی ما به شمار می آیند. نهج البلاغه را «برادر قرآن» و صحیفه سجادیه را «خواهر قرآن» می گویند. بعضی افراد ممکن است به شعر علاقه مند باشند. همین علاقه به شعر باعث شود نگاهی به این ترجمه های منظوم داشته باشند. اگر من توانسته باشم نظر یک نفر را به این کار جلب کرده باشم، از کارم خوشحال هستم.
- در مورد آخرین اثر (یعنی جلد اول دیوان اشعارتان) نیز برایمان بگوئید؟
مجموعه آخرین اثر، دارای چند بخش است که شامل: غزلیات، مناقب، خطبه منظوم حضرت زهرا، شعرهای عاشورایی، ماده تاریخ، اشعار مناسبتی (در ستایش مادر و پدر، روز پرستار، پاسداشت روز معلم و...)، اخوانیات (از دوستان شاعر یا برای دوستان شاعر گفته شده)، قطعات، اشعار طنز، رباعی ها و دوبیتی ها است. البته انتخاب، فصل بندی و چاپ آن ها، به عهده دوستان بوده است.
- سبک و سیاق «ماده تاریخ» که در یکی از فصول دیوان اشعار به آن اشاره کردید، چگونه است؟
ماده تاریخ، هنری است در شعر که شاعر واقعه ای را در سالی که اتفاق افتاده به صورت یک عبارت یا مصرع بیان می کند. در این روش، هر حرفی بر اساس حروف أبجد، یک ارزش عددی دارد. مثلا: «بسم الله»؛ «ب=2»، «س=60»، «م=40» است. در حال حاضر، ماده تاریخ، زیاد مرسوم نیست. چون کار مشکلی می باشد. البته کسانی هستند که در این فن استادند. مثل: نظمی تبریزی یا رجبعلی زاده (بنّا) در کاشان که ایشان هم ماده تاریخ ساز قابلی است. ماده تاریخ های این مجموعه که یک فصلی به آن اختصاص داده شده، برجسته ترینِ آن درباره فوت امام خمینی است. این مجموعه 16 بیت است که در هر بیت، مصراع اول به سال شمسی (1368) و مصراع دوم (1409) می باشد. مقدمه ای هم دارد که به همین شکل است.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین (1368)؛ قصیده اعجازی وفات امام و زعیم جمهوری اسلامی (1409)؛ بت شکنی از آل ابراهیم نسلی حسینی (1368)؛ روح الله مصطفوی الموسوی الخمینی (1409)
کسی به این روال، ماده تاریخ نگفته است. بقیه نمونه ها ساده تر است که به عنوان مثال برای افتخار الإسلام دربندی، آیت اله مدنی و آیت اله یثربی گفته ام.
- نظر شما در مورد نقاط قوت و ضعف مجامع کاشان چیست و اینکه آینده ادبیات آن را چطور می بینید؟
در کاشان، تنوع مجامع ادبی زیاد است. شاید در کمتر شهری، این تنوع وجود داشته باشد. در سال های اخیر، جوان ها به شعر رغبتی نشان داده اند و کار خوب پیش می رود. ضعف هایی هم در جلسات هست که با توجه به حضور بعضی اساتید به طرف کمال می رود. در مجموع، من به شعر کاشان امیدوارم.