مهدی سلطانیراد / 1- ماه شهریور در حالی به روزهای پایانی خود رسید که بیست و چهارمین روز از این ماه یادآور نقطه عطفی سترگ و تاریخ ساز برای شهر کاشان و هویت، فرهنگ و تمدن این سرزمین است و چه سوگمندانه و اسباب هزار اسف و اندوه که هیچ سازمان و ارگان فرهنگی و حتی نهاد مردم نهاد فرهنگی یی نیز در این شهر بیاد نیاورد که 24 شهریور 98 برابر بود با هشتاد و هفتمین سالروز ثبت ملی محوطه باستانی سیَلک در کاشان. نه آیینی کوچک و نه حتی نصب بنری بر سر یک گذر و کوچه بدین مناسبت.
کشف سیلک در کاشان به دست رومن گریشمن «باستان شناس فرانسوی» نه فقط سربرآوردن جالب و ققنوسوار یک زیستگاه انسانی هزاران ساله، بلکه کاویدن موفقیت بار و رمزگشایی از تاریخ کهن و باستانی شهر و منطقه ای است که کشف تاریخ سازِ آن اسبابی شد تا سرزمین اساطیری ایران نیز در چشم جهانیانِ آن روزگار با سیمایی متفاوت از فقر و فلاکت و عقب ماندگیِ قجرساخته و همه جانبه ای که گریبانگیر این مُلک و مردمش بود، نگریسته شود.
سرزمینی که تا آن عهد، دنیا آن را با سلسله های پادشاهی کم و بیش خونریز و جبار و حاکمانی تن پرور و مردمی در اوج ناآگاهی " به ویژه در دوره قاجار " می شناخت به ناگاه باخبر شد بیش از هشت هزار سال پیش در فلات مرکزی اش و پس از خشکیدن آن دریاچه و در نتیجه روییدن گیاهان و کوچ حیوانات، ساکنین اولیه این منطقه طی 6 دوره فرهنگی طویل المدت از ساخت خانه با شاخ و برگ درختان به روستانشینی با خانه های خشتی و سپس شهرنشینی با پیوست ابداع هنر سفالگری، ذوب فلز، نخ ریسی و صنعت نساجی و .. رسیدند و بیش از 1500 سال قبل، ادامه آن تمدن درخشان را با برپایی کاشان امروزی امتداد بخشیدند.
به تعبیری گویا کاشان و سیلک اش، وسیله و اسباب رمزگشایی از ناگفته ها و مکتومات تاریخی این سرزمین بود و بدین ترتیب ایران بزرگ نیز در هنگامهی تجددخواهی رضاشاهی و آمرانهای که به درستی برکشیدن «فرهنگ، تاریخ، تمدن و ادبیات » این سرزمین از زیر آوار را ابزار بیگفتگوی دگرگونی اساسی میدانست بی نصیب از توجه فرهنگی و تاریخی حاکمیت نماند و در همان حوالی کشف تخت جمشید، محوطه باستانی سیَلکِ کاشان نیز به عنوان جزیی از پیکره ایران باشکوه با هزاران راز تاریخی و باستانی از نیاکان و پیشینیان آریایی ما رخ نمایی کرد.
گویی آن باران سیلآسا در کاشانِ سال 1310 و سپس، پس رفتن خاکِ اندود شده بر آن سفالینه های زیباروی و کشف تعدادی از آن به دست مردم محلی و سپس دست به دست شدنشان تا فرانسه، مصداق مثال «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» بود تا در روزگاری که برخی رجال فرهیخته و وطندوستِ تازه به قدرت رسیده " مانند روانشادان علی اصغر حکمت و ذکاءالملک فروغی" در سودای مدرنیزاسیون شتابان برای ایران بودند، کاشان با ثبت نخستین اثر ملی خود در وزارت فرهنگ و معارف دولت مهدیقلی هدایت(مخبرالسلطنه)، در عرصه کاوش و جستجو و رسیدن به پیشینه های شناسنامه ای و تمدنی، به نوعی گوی سبقت را از دیگر شهرهای ایران برباید.
2- گذشت هشتاد و هفت سال و فقط یک یادمان و آیین؛ فقط یک گرامی داشت و ارجداشت برای یک روز تاریخی. 24 شهریور 93 بود که به همت برخی فعالان و دغدغه مندان غیردولتی حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی در کاشان ، برنامه ای پراستقبال با هدف شکایت بردن به مسؤلان ارشد دولتی که سیلک را از گزند برخی متجاوزان به حریم درجه یک آن نجات دهند، تشکیل شد و در این راستا علاوه بر امضای تومار اقدام سمبلیک دیگر در آن بعدازظهر، تشکیل یک زنجیره انسانی به دور سیلک بود تا با شنیده شدن بیش از پیش فریاد خاموش سیلک، «پرونده ثبت جهانی» آن نیز پیگیری شود.
اگر چه در این 6 سال آب از آب تکان نخورد و آن «تنومند سازهی غولآسا» هنوز که هنوز است در حریم درجه یک سیلک با لبخندی ملیح برای کاشانیان دست تکان می دهد! اما برای سال بعد یعنی 24 شهریور 94 دست های پیدا و پنهان بسیاری در هم قفل شدند تا هیچ مجوزی برای یک دورهمی فرهنگی و یادمان برای 83 سالگی ثبت ملی سیلک در محوطه آن صادر نشود، این یعنی آن که حتی روشن کردن شمع در پشت میله های در ورودی سیلک هم به یاد مظلومیت سیلک، ممنوع است!!
3- چندی پیش در یکی از رسانه های مجازی شهر خواندم که شهردار کاشان گویا از طریق خردجمعی و پرس و جو و جمع آوری آرا و نظرات شماری از فعالین فرهنگی و هنری شهر، در پی آن است تا روزی را به نام «روز کاشان» در این شهر ثبت کند. عنوانی که البته می تواند به بهانه یک رخداد تاریخیِ تحول آفرین که مورد توافق همه سلایق فرهنگی نیز باشد و چه مناسبتی بهتر و بامسماتر از روز ثبت ملی سیلک؟
اگر چه ثبت یک روز به عنوان «روز کاشان» ممکن است در حوزه اختیارات شهرداری نباشد ولی این مجموعه می تواند به عنوان نهاد عمومی غیردولتی و به نمایندگی از مرم شهر و با کسب نظر از اندیشمندان و نخبگان شهر سالروز ثبت ملی سیلک در «24 شهریور 1310»، را به عنوان گزینه نخست «یادروز کاشان» به مسئولین ذیربط پیشنهاد دهد.
امسال که گذشت، شهریور 98 نیز به هنگام خوانش این مطلب یا در سراشیبی اتمام است یا جایش را ساعاتی یا یکی دو روزی است که به ماه مهر داده. از بیست و چهارمین روزش هم بی هیچ یادبودی و برافراشتن پرچمی و بنری به یاد روز ثبت ملی سیلک گذشتیم و گذشت. آیا 24 شهریور سال دیگر که از راه برسد، وارثان تمدن هشت هزارساله پیشینیان شان، «روز کاشان»را در آیینی بیادماندنی به میزبانی سیلکِ باشکوه جشن خواهند گرفت؟
رسانه های اجتماعی
به اشتراک گذاری مقاله
توسط: مهدی سلطانیراد
1398/07/02