آشفته بازارآگهی های تبلیغاتی در دوران رکود اقتصادی

آشفته بازارآگهی های تبلیغاتی در دوران رکود اقتصادی

مسعود قرائتی/ تقریباً از اوایل دهه 5۰ شمسی که اقتصاد کشور رشدی شتابان و سیل کالاهای لوکس در سبد مصرف خانوارها قرار گرفت، هر ماه و هفته شاهد ظهور مشاغل جدید در بازار بودیم. همین رونق بازار و رشد طبقه متوسط شهری بود که تشویق به مصرف را به دنبال داشت. همه اینها ساز و کاری به نام تبلیغ کالاها و آگهی را طلب می نمود. 
از قضا کمتر جایی برای تبلیغ پیدا می‌شد. چرا که فعالان اقتصادی و نیروی کار بیشتر همّ و غمّ خود را صرف تولید و توزیع می نمودند.در این برهه از زمان تبلیغ منحصر بود به چند روزنامه و مجله و در رده بالاتر رادیو و تلویزیون که برندهای ایرانی  و اروپایی را تبلیغ می نمود. خلاصه کلام اینکه در بازار آگهی ها نیز قانون عرضه و تقاضا حکم فرما بود. تقاضا برای تبلیغ و آگهی بالا و مجریان اندک بود و طبعا هر چقدر این نیاز بالاتر نمودار دیگرش یعنی تبلیغ پایین تر می رفت.

 امروز: آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی!!
 اما در این سالها اوضاع وارونه گشته و رکود تورمی اقتصاد، تعدادی از کنشگران و فعالان اقتصادی را روانه بازار تبلیغات نموده است. براستی این خیل عظیم و لشکر تبلیغات چه چیزی را می‌خواهند تبلیغ و آگهی کنند؟ هرچقدر بازار کالاهای تولیدی خدماتی و توزیعی کسادتر می‌شود ایجاد موسسات ریز و درشت تبلیغی این کالاها بیشتر می گردد. گویی خود تبلیغات به هدف تبدیل شده. اسفبارتر اینکه حتی موسسات خدماتی و تولیدی که می توانند و باید سود خود را از قِبل کار اختصاصی شان حاصل کنند، به تبلیغ دیگر کالاها روی آورده تا قسمتی از کسری سود خود را از این طریق تامین نمایند.

بیلبوردهای جایگاه سوخت
چگونه است که یک جایگاه سوخت که میلیاردها تومان برای سرمایه ثابت هزینه کرده و شاید به همین مبلغ یا بیشتر سرمایه در گردش دارد بازهم در و دیوار اطراف جایگاهش را با تبلیغ کالاها و خدمات مختلف پوشش داده است؟ آیا این کار ناشی از نوعی افزون طلبی و عطش سیری ناپذیر سود است یا اینکه فروش فرآورده های نفتی جوابگوی هزینه‌های مالک جایگاه نیست؟
در اینجا بد نیست گریزی به یک مسئله مبتلابه جایگاه ها بزنیم که بی ارتباط با بحث ما نیست: در خبرها و گزارش‌ها آمده بود  که چگونه کارگران سوخت به اتومبیل هایی که در صف بنزین ایستاده و حالا نوبت شان شده، مکمل های سوخت می‌فروشند. صرف نظر از کیفیت این مکمل ها که مورد بحث و تشکیک است، آیا سود ناشی از این کار عاید مالک جایگاه می گردد؟ یا کارگران؟ راقم این سطور هفته گذشته در یکی از جایگاه‌های سوخت تهران این سوال را با کارگر مربوطه مطرح نمود و پاسخ شنید که: این جایگاه از روزی که خصوصی شده علاوه بر اینکه چند تابلوی تبلیغات را با قیمتهای گزاف عَلم نموده و ما را نیز به شراکت در سود ناشی از فروش مکمل تشویق نموده است.

 اتوبوسرانی و آگهی 
در رده بعدی سازمان اتوبوسرانی شهرداری قرار دارد ناگفته پیداست که دخل و خرج این یکی صرفاً با اخذ کرایه ‌از مسافران به تعادل نمی رسد. از اینرو سالهاست به نقش بندی آگهی های ریز و درشت بر بدنه اتوبوس های شهری روی آورده است و با همه این اوصاف باز هم فریاد رانندگان این سازمان از بابت عقب افتادن موعد پرداخت حقوق بلند است. اما یک سوال در اینجا بی پاسخ می‌ماند و آن اینکه  زمانی که حتی تصور نقش آگهی بر بدنه اتوبوس ها، دور از ذهن و تجسم آن مضحکه می نمود، هزینه های اتوبوسرانی از کجا و چگونه تامین می شد.
 
آگهی شهرداری ها: هم مزد هم منت 
بعد از اتوبوسرانی خود شهرداری ها هستند که مالک تام و تمام شهر و از جمله در و دیوار آن می‌باشند. این نهاد عریض و طویل در کنار اخذ عوارض نوسازی،کسبی، فروش تجاری، فروش تراکم، پروانه ساختمان و ده‌ها قلم در آمد دیگر، چرا به دنبال گرفتن آگهی نباشد؟ پس بعد از دیوارنگاره ها و بیلبوردها تابلوهای الکترونیکی تبلیغی را هم بر سر چهارراه‌ها و بلوارها عَلم می کند و این مهم را نیز با بر عهده گذاشتن سازمانی به نام زیباسازی پوشش داده و زیبا می نماید. هم مزد است و هم منت! این کار به مراتب بهتر از درختکاری در چنین گذرگاه هایی است که مستلزم آب و کود و دیگر هزینه هاست.!

مخابرات و پیامک های تبلیغی
مخابرات از پردرآمدترین شرکتهای کشور است. این شرکت با پیامک ها و حتی گاهی با تماس های گویای تبلیغی امان را از مشترکین مخصوصاً همراه اول بریده است. این شرکت اگر چه این کار را بر عهده دفاتر خدماتی و مخابراتی گذارده ولی کیست که نداند سود اصلی نصیب چه سازمانی می شود.
کانون های تبلیغاتی و آگهی نامه ها
با وجود آنگه یکی از مهمترین کارکردها و مأموریتهای کانون های تبیلغاتی طراحی و اجرای برنامه های تبلیغی و بازاریابی برای شرکت ها تولیدی و خدماتی است اما این شرکت ها اسانترین روش ممکن برای کسب درآمد را برای خود در پیش گرفته اند. اخذ آگهی تبلیغات و انتشار آگهی نامه و توزیع آن به صورت گسترده و فله ای بخش عمده ای از فعالیت های این کانون ها را به خود اختصاص داده است. آگهی نامه هایی که هر روز در کف خیابان، لای درب منازل، مغازه ها و زیر برف پاک کن ماشین ها و خلاصه در همه جای شهر پراکنده است. اوایل وزارت ارشاد به بهانه ایجاد اشتغال مجوز چنین مراکزی را صادر نمود. اما همه می دانند که این مراکز تنها برای یک نفر آن هم مالک موسسه اشتغال‌زا و سودآور است که البته در بیشتر موارد شغل دوم آن شخص محسوب می گردد. 
بقیه پرسنل این موسسات اعم از طراح و گرافیست و بازاریاب و پخش کننده این برگه های رنگی با حقوقی غیر قابل مقایسه با «قانون کار» مشغول مصرف کاغذ و قطع درختان برای تامین این کاغذ و ایجاد زباله هستند.

مطبوعات اولین و بی بهره ترین وارثان آگهی ها
در آخرین رده تبلیغات، نشریات و مجلات مکتوب و خواهر برادران ناتنی شان یعنی مجازی ها قرار دارند. اینان که  در زمره والسّابقون و وارثان اصلی آگهی و تبلیغ آن هم نه برای کسب سود بلکه برای ادامه حیات با هدف آگاهی رسانی و تولید فکر و محتوا هستند، وقتی به یک موسسه خدماتی، تجاری یا تولیدی برای جذب آگهی تماس می‌گیرند، چنین پاسخ می شنوند:« نه! عرض کردم نخیر!! مزاحم نشوید! وااااای که عجب اشتباهی کردم! آقا جان یک خانم از یک موسسه زنگ زده با اصرار این آگهی را از ما گرفته. از آن روز تا به حال باید پاسخگوی ده‌ها تماسی باشیم که همگی متقاضی آگهی هستند. دریغ از یک مشتری!! اتوبوسرانی، پمپ بنزین های  شهرهای اطراف و جاده‌ها، مخابرات، پیشخوان ها، دفترهای مخابراتی و خود همین موسسات چهار برگی و.... شما بگویید با کدام کار؟ کدام مشتری؟ وای خدا سرسام گرفتم!! انگار همه به جایی کار و تولید در کار آگهی هستند. پس چه کسی تولید کند؟ چه کسی مصرف کند؟ و... بوق... بوق... بوق...(قطع تلفن)»
آدم با خودش فکر می‌کند اینها همه در وضعیت بازار کساد و رکود اقتصادی است. اما براستی اگر رونق هم باشد در این صورت دیگر کسی نیاز به تبلیغ کالا یا خدمات خود دارد یا نه؟ و این سوال همیشگی که: اصولاً در بازار کساد کسی جنس خود را تبلیغ می‌کند؟ یا در رونق؟ آن هم با این همه آگهی بگیر. 
اما اکنون ما این مطالب را نوشتیم که قسمتی از آن درد دل  خودمان و قسمتی درد دل مشتریمان «در و پنجره دوجداره گلدن وین» و همچنین «شرکت فولاد آرای کاشان» بود تا به این عزیزان بگوییم: هدف اصلی ما آگاهی‌رسانی است نه آگهی.
 

مسعود قرائتی
توسط: مسعود قرائتی 1398/07/02
ارسال نظر

نظرات

مشاهده تمام نظرات

ارسال یک نظر

اخبار آی تی

  • روبات روسی به فضا می رود

    روبات روسی به فضا می رود

    نخستین نمونه روبات شرکت دولتی «روس کاسموس» پیمانکار این طرح علمی و فضایی، قرار است سال 2019 برای آزمایش آماده شود. براساس برنامه ریزی صورت گرفته، روبات ویژه که انتظار می رود سال 2021 به ایستگاه فضایی بین المللی منتقل شود، توان انجام امور مختلف از جمله راهپیمایی و هدایت فضاپیمای باری بدون سرنشین را هم خواهد داشت.

    مشاهده مقاله
  • این پهپاد مین های زمینی را شناسایی و منفجر می کند

    این پهپاد مین های زمینی را شناسایی و منفجر می کند

    شاید زمانی که بسیاری از هم سن و سال های مسعود حسنی مشغول ساخت خانه های لگویی خود بودند، این جوان افغانستانی در فکر تکمیل اختراعی بود که در نهایت به نخستین نمونه اولیه پهپادهای یابنده و منفجر کننده مین های زمینی تبدیل شد. درادامه با تک شات همراه باشید

    مشاهده مقاله
  • به زودی ضربان قلب شما پسورد شما می‌شود

    به زودی ضربان قلب شما پسورد شما می‌شود

    به گفته محققین ضربان قلب شما می‌تواند جایگزین پسورد شما هنگام استفاده از لوازم الکترونیکی باشد.  محققان دانشگاه Binghamton راهی جهت حفاظت از سوابق سلامت جسمانی افراد را باستفاده از ضربان قلب افراد یافته‌اند

    مشاهده مقاله
  • لنزهای چشمی دوربین دار در راهند

    لنزهای چشمی دوربین دار در راهند

    سال‌هاست که محققان روی تلفیق سخت افزارهای کامپیوتری و لنزهای چشمی کار می‌کنند. اولین دستاورد در این زمینه نیز مربوط به تیم دانشگاه واشنگنتن در شهر سیاتل است که موفق شده‌اند نمونه اولیه یک مدار الکتریکی،یک دریافت کننده امواج رادیویی

    مشاهده مقاله
  • خرید با شارژ ایرانسل از «کافه بازار»

    خرید با شارژ ایرانسل از «کافه بازار»

    خرید نرم‌افزارهای موبایلی با شارژ ایرانسل در «کافه بازار» امکان‌پذیر شد.

    مشاهده مقاله

عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه کافی است نام و ایمیل خود را وارد کنید


👍 خبرنامه مردم سیلک

خبرنامه مردم شهرستان کاشان