مردم سیلک/ همچنانكه تقريباً همگان مي دانند با خروج رسول زاده از اردوگاه ليست همدلي وپيوستن او به صف اصولگرايان كفه ي مخالفان طرح زيرگذر ميدان وليعصر در شوراي شهر سنگين تر شد و اجراي اين پروژه در هاله اي از ابهام قرار گرفت. در خصوص اين پروژه به اندازه اي كه با اعصاب و روان مردم شهر بهم ريخته باشد دو طيف شوراي شهر به اندازه ي كافي از خجالت هم درآمده اند.
موافقان و نيز شهردار مي گويند انجام اين پروژه به واسطه ترافيك مسيرمنتهي به مدخل شهر و امتداد آن تا ميدان منتظري به ضرورت داشته و در روان شدن ترافيك اين محدوده موثر است. مي گويند مشاوران معتبر و كاربلد توجيه فني و مالي پروژه را تأييد كرده اند. پيمانكارطرح از قويترين پيمانمكاران كشور است. منابع تأمين مالي طرح پيش بيني شده است. از همه مهمتر قبل از شروع تأئيد شوراي شهر رانيز اخذ كرده اند.
در مقابل مخالفان مي گويند ترافيك اين محدوده در مقايسه با ترافيك بخش هاي ديگر شهر آنچنان بيشتر نيست كه اولويت اول پروژه هاي ترافيكي شهر باشد واينكه شهر به پرژه هاي مهمتري نياز دارد.
تأمين مالي اين طرح كه در پيش بيني هاي اوليه شهرداري بالغ بر 70 ميليارد تومان با توجه گراني قيمت مصالح ساختماني تا 200 ميليارد تومان افزايش يافته و شهرداري از عهده آن بر نخواهد آمد. واگذاري وتهاتر بخشي از زمين هاي متعلق به شهرداري در مقابل بخشي از هزينه هاي اجراي طرح به پيمانكار به صورت توافقي و بدون برگزاري مزايده خلاف مقررات است.
شهرداري كه پول پرداخت دستمزد كارگرانش را ندارد چرا سنگ به اين بزرگي را بلند كرده است!...
مجوزهاي لازم از شوراي ترافيك استان و به ويژه از شوراي شهر اخذ نشده است و قس عليهذا.
آنچه گفته شد خلاصه جنگ و دعواي يك ماهه ي اخير دو طيف شوراي شهر و شهرداري با يكديگر و صد البته طرفداران و پياده نظام آنها در فضاي رسانه اي مجازي است. اما در اين خصوص چند نكته مهم وجود دارد كه در ادامه به صورت خلاصه بدان اشاره مي شود:
1- سياسيون شهر لطف كنند در مجادلات فيمابين خود پاي مردم را به ميان نكشند. سابقه چندين ساله مردم به آنها اجازه نمي دهد كه باور كنند اين دعواها به خاطرمنافع عمومي ومردم است. سخت است باور كنند آدم هايي كه سني از آنها گذشته مانند كودكان به جان هم بيافتند، همديگر را متهم به دروغگويي نموده و اينگونه كه در جلسات شورا مشاهده شده همديگر را مورد لطف قرار دهند! نه غصه حقوق افتاده كارگر زحمتكش را بهانه كنيد و آسايش مردم در رواني ترافيك. مردم مي دانند همه اين دعواها به دليل منافع شخصي، جناحي وسياسي است و بس اگر به روي مبارك شما نمي آورند، از نجابت شان است نه اينكه نمي فهمند.
2- به نظر مي رسد فلسفه وجودي تشكيل شوارهاي شهر، اداره بهتر محيط زندگي مردم(اعم از شهر و روستا) توسط خود مردم به واسطه انتخاب نمايندگاني ازخودشان است. فرض براين گذاشته شده مناسبت ترين افراد كه از تخصص و تعهد كافي برخوردارند با رجوع به خرد جمعي و با شور و مشورت با يكديگر و حتي ساير نخبگان شهر، نسبت به محيط زندگي خود تصميم گرفته و آن را از مجراي شهرداري اجر مي كنند.
حال قضاوت كنيد در پرونده زيرگذر شوراي شهر به وظيفه ذاتي خود چگونه عمل كرده است. اگر شهرداري سرخود و بدون اخذ مجوز از شورا با پيمانكار قرارداد بسته و پروژه را كليد زده مگر شورا طي چند ماه قبل خواب بوده است.
اگر قبلاً مجوز داده اند و الان دوباره پشيمان شده و از رأي خود برگشته اند كه وامصيبتا از اين جريان تصميم گيري. بايد تأسف خورد به اين نظام تصميم گيري در شورا. پس جايگاه بررسي ها ومطالعات كارشناسي در فرايند مصوبات كجاست. مركز پژوهش هاي شورا دقيقاً كجاي اين پرونده قرار دارد؟
3- اتفاقات اخير ضرورت جوانگرايي و ورود نسل جديدي از نخبگان به مديريت شهري را به اثبات رساند. نگاهي به اسامي و چهره اعضاي شوراي شهر بياندازيد. از دوره اول شورا هنوز چهره هاي ثابت و قديمي در اين دوره وجود دارد. يك نفر مگر چقدر تجربه و دانش مديريتي دارد كه طي چند دوره متوالي بتواند بر مديريت شهري اثرگذار باشد. بالاخره نتيجه اثرحضور چندين دوره اي اعضاي قديمي شوراي شهر را هم اكنون مشاهده مي كنيم.
جريانات سياسي شهر قصد پوست اندازي و جوان سازي كادر مديريت شهر را ندارند؟ تا كي اداره امور شهر نه فقط در مجموعه شورا و شهرداي حتي در ساير ادارات شهر را، به چهره هاي تكراري و پا به سن گذاشته مي سپاريم. از ويژگي هاي جوانان سرعت در تصميم گيري، جسارت و پرهيز از محافظه كاري و توجه ويژه به مباحث كارشناسي و علمي موضوعات وازهمه مهمتر روحيه ي بالا و اشتياق و انگيزه جواني است. از پا به سن گذاشته هاي شورا بيش از اين انتظار نمي رود كه شاهدش هستيم. مردم نيز به هوش باشند اين نتيجه انتخاب ماست كه در موقع انتخابات ملاك انتخاب اعضاي شوراي شهر را نه دانش و تخصص بلكه تعلقات خويشاوندي و محله اي و سرشناس بودن؛ قرار مي دهيم.
4-اين قلم در شماره هاي قبلي در خصوص پيش نيازهاي استان شدن كاشان اشاره كرد كه يكي از آنها مربوط به بحث هاي مديريتي و لزوم آمادگي مديران شهر در نقش آفريني به عنوان مديران استاني و حل چالش ها و مشكلات بود. داستان طرح زيرگذر و ورود معاون استاندار به ماجرا و حضورش در كاشان نشان داد كه در بحث مديريتي چقدر هنوز عقب هستيم و خودمان نمي توانيم مشكلات خود را حل كنيم و بايد بزرگتري بيايد تا اختلاف را حل كنند.
آقاياني كه مدعي استان شدن هستنيد حواستان هست تيشه به ريشه تشكيل استان كاشان مي زنيد. اگر كسي بپرسد شما كه خودتان نمي توانيد مشكلات خود را حل كنيد چگونه مشكلات و اختلاف هاي شهرهاي استان جديد را حل خواهيد كرد.